بسم الله الرحمن الرحيم
داشتم دراز مي كشيدم كه كمي بخوابم
بانوي جاويدان امد و فرمودند
يك چيزي بگم
گفتم بفرما
گفت حوصله داري گفتم بله براي شما هميشه حوصله دارم
گفت سركلاس عربي بحث شفاعت شد
ديگه منظورشون را متوجه شدم
فكر كنم چند باري در اين مورد صحبت كرديم
رفتم توي اين فكر
(حالا بجز وظايفي كه زن و شوهر نسبت بهم دارند
و درحقيقت بايد مايه پيشرفت هم باشند
مسئله مهم اينه كه براي پيشرفت بايد چه كرد)
فرض كن من جواب سئوالي را بلد باشم
آيا اگر از من سئوال پرسيد بايد سريع پاسخش را بدهم
آيا با اين روش طرف مقابل هرگز به فهم خواهد رسيد
بنظر اينچنين نميرسد
همانگونه كه كسي با حل مسائل هندسه از روي حل المسائل رياضي دان نخواهد شد
يا حداقل در حل مسئله هرگز قوي نخواهد شد
حل المسائل وقتي كارگشاست كه
طرف ساعتها وقت گذاشته باشد و راههاي مختلف را پيموده باشد
و چند باري در حل مسئله شكست خورده باشد
و اگر بعد از اين مدت به جواب برسد علاوه بر فهم جواب نواقص راههاي طي شده سابق را نيز خواهد فهميد
در حقيقت با اين روش بجاي اينكه بطرف ماهي دهيد
ماهيگيري يادش ميدهيد
حالا قضيه جواب دادن به هر مسئله ايي همين گونه است
خانومي خواستم اينها را بگم تا بدانيد كه
اگر گاهي سئوال ميپرسيد و من هم مدام فرضيات مختلف را با شك و عدم اطمينان ارائه ميكنم بخاطر اين است كه ميخواهم خودتان دقيق به موضوع و جوانبش فكر كنيد و خودتان به پاسخ قطعي برسيد تادر ان زمان نفستان را آرام شود
چون نفس حيله هاي خود را دارد
اگر امروز پاسخ سئوالش را بدهيد
چند روز ديگر دوباره يك بامبول درمياورد و از راه ديگري شروع به زير آب زدن پاسخ ذهني خودتان ميكند
اگر جواب نزد شما از دورن شما جوشيده باشد
انگاه براحتي از پاسخ خود دفاع ميكنيد
ولي اگر كالاي فكري شما وارداتي باشد آنگاه بايد بدنبال كالاي ديگري بگرديد
در نهايت اگر دير پاسخ ميدهم
وفرضيات فراواني را مطرح ميكنم
فقط و فقط دليلش اينست كه شما مسئله حل كن خوبي بشيد انشالله