۱۳۸۷ مهر ۱۷, چهارشنبه

خوندني

بسم الله الرحمن الرحيم
((خدا ديونه ها رو دوست داره؟
يه نفر بود تو گردان كه خيلي با همه شخصيتهايي كه قبلا ديده بودم فرق مي كرد.شفيعي رفيق و كر حميد داوود آبادي بود. يعني يه جورايي شبيه هم بودند....
شفيعي لكنت زبون داشت و يه خورده هم عقب مونده به نظر مي رسيد. حالا چه جوري تونسته بود از مراحل اعزام بگذره خدا مي دونست..
حميد مي گفت شفيعي يه بار داستان زندگيش رو براش تعريف كرده بود. شليد به خاطر همين بود كه حميد شفيعي رو مثل يه داداش دوست داشت..به خاطر كند ذهني و فراموش كاري كسي شفيعي رو جدي نمي گرفت .يه بار از برخورد هاي سرد بچه ها ناراحت شده بود و كمرش رو بالازده بود و به حميد جاي سيخ هاي كبابي كه داداشاش با اون بنده خدارو كتك مي زدند رو نشون داده بود. اما حميد راز نگهدار بود و اين ماجرا رو باسه من تا چند وقت پيش تعريف نكرد..
شب سوم آتيش خيلي سنگين بود من و حميد بهرامي پاسبخش بوديم و با هم از اين سنگر نگهباني به اون سنگر نگهباني سر مي زديم .اما وقتي دوباره نوبت به سر زدن به سنگر قبلي مي رسيد با سنگر منهدم شده و پيكر غرق خون رفقا مواجه مي شديم..
نوبت پاس شفيعي بود.خودمو رسوندم به سنگرش كه بيدارش كنم .آماده بود و مجهز تا ديد من اومدم با اون زبون شيرين لكنت دارش پرسيد برادر دهنمكي يه سوال پرسم؟
گفتم بپرس عزيزم
گفت خدا فقط خوشگلها رو شهيد مي كنه ؟
گفتم نه برادر! خدا به باطن آدم ها نگاه مي كنه نه به ظاهرشون
گفت بچه ها مي گن من ديونه ام .مي گم خدا ممكنه ديونه ها رو هم دوست داشته باشه؟
گفتم عاشقشونه نه اينكه فقط دوستشون داره
گفت برادر ده نمكي تا حالا شهيد شدي ؟!!!!!!!!!
گفتم نه باسه چي مي پرسي؟
گفت مي خوام ببينم درد داره يا نه ؟
گفتم نه درد نداره
گفت آخ جون پس منم خيلي دوست دارم شهيد بشم ديگه خسته شدم مي خوام برم پيش كسي كه به قيافه آدما كار نداره!!
ار عمق صحبتهاش گريه ام گرفته بود و از سادگيش خنده ام مي اومد.گفتم حاضر شو تا بيام دنبالت .از سنگر بيرون او مدم و رفتم دنبال حميد بهرامي براي اينكه تو راه نترسيم با هم بلند بلند شعر مي خونديم شعار مي داديم تا زير رگبار آتيش خمپاره ها كم نياريم ذكر و شوخي و دري بري قاطي بود اما مي خنديديم اما با صداي انفجارهاي ميني كاتيوشا ميخكوب شديم چند تا سنگر رفت رو هوا به سنگر شفيعي كه نزديك شديم ديدم چيزي سنگر نمونده و خدا بدون درد شفيعي رو هم شهيد كرد... ))
برگرفته از وبلاگ ده نمكي
واقعا خدا ديونه ها را دوست داره
چه كيفي ميده خوندن اين متن