۱۳۸۷ دی ۳, سه‌شنبه

اعتياد دائم

بسم الله الرحمن الرحيم
دنبال چي ؟
ي مخدر ؟
اكثرا دنبال مخدرن
كه بااون از خود بيخود بشن
زندگي رو بگذرونن
ي نگاه دقيق به درو برت بنداز
مي بينيشون
يكي ميره شكارو ماهيگيري
يكي ميره مسافرتو بيابون گردي
يكي تو دنياي نت خودشو غرق ميكنه
يكي توكار
خلاصه همش براي گريز از خوده
بزرگ و كوچيكم نداره
پير و جوونم نداره
زن و مردم نداره
چرا از خودشون فرار ميكنند ؟
چيو ميخواند فراموش كنند ؟
كه اينقدر غرق ميشند
خودشونو !
يعني اينا ميخواند خودشونو دفن كنند !
وقتي پاي حرفاشون ميشني
به عمق اعتيادشون پي ميبري
اينا درد بودن ندارند
چون مخدر مصرف ميكنند
ساعتها وقت ميزارند برا كارايي كه
اگه بعدٍ انجامش محاسبه كني
هيچ فايده ايي نداره
انگار اب تو هاون كوبيدي
ديدي وقتي پليس ي معتادو ميگيره
معتاده ميگه
جناب سروان
بخدا
من معتاد نيشتم
ايناهم اونطورين
وقتي دست رو اعتيادشون بزاري
سريع منكر ميشند
كلي فلسفه ميچينند كه ما تفريحي ميكشيم
والا ما كه معتاد نيستيم (دقيقا مثل معتادين به مواد)
ي مثالش
همينايي كه تو خونه هاشون تلويزيون و كامپيوتر و غيره دارن (نميگم نباشه )
اگه ي ماه اينا رو ازشون بگيري
انگار ي چيزي رو گم كردن
خوب اين علامت اعتياده
حيف كه غرقند در اعتيادشون
حيف
چه وجودهاي زيبايي كه در اين اعيتاد نيست و نابود ميشند
حيف