عشق ابزار راه گشاست
عقل گوید شش جهت حد است و بیرون راه نیست
عشق گوید راه هست و رفته ام من بارها
عشق هدف آفرینش است و پاسخ پرسش ذهنهای پرسشگر و کنجکاو.
مولوی میگوید:
دور گردونها ز موج عشق دان
گر نبودی عشق، بفسٌردی جهان
عشق همان میوه ممنوعه است که آدم در بهشت چشید!
امام خمینی میگوید:
خواست شیطان بد کند با من ولی احسان نمود
از بهشتم برد بیرون، بسته جانان نمود
خواست از فردوس بیرونم کند، خوارم کند
عشق پیدا گشت و از مٌلک و مَلَک پران نمود
عشق آرامش بخش است و درمان دردها.
رتو حٌسنت به جان افتاد و آن را نیست کرد
عشق آمد دردها را هر چه بٌد درمان نمود
و با این همه؛
عشق پایان راه نیست.
یکی از مراحل بالای سیر و سلوک است و خود یک وسیله است و نه غایت.
اندر سر ما همت کاری دگر است
معشوقه خوب ما نگاری دگر است
والله که به عشق نیز قانع نشویم
ما را پس از این خزان بهاری دگر است