بسم الله الرحمن الرحيم
گاهي فكر ميكنم
انگار صادق بودن با مردم چيز خوبي نيست
وقتي با كسي صادقي و راستشو ميگي
درنهايت تورو به دروغگويي متهم ميكنند
درحقيقت ادمها دوست دارند دروغ هايي را بشنوند كه
دوست دارند بشنوند
والا اگر صادق باشي هميشه متهمي عزيز
وهم ميكنند و دروهمشون متهم ميكنند
اعدام ميكنند
و درنهايت اين اونهاهستند كه با سرعت از تو دور ميشند
و ميرند و ناپديد ميشند
من از توجه گريزانم
چون فكر كنم از بچگي بيش از اندازه بهم توجه كردند
چه والدينم
چه اطرافيانم
چه در مدرسه دورهاي مختلف
وچه در دانشگاه و چه در محل كارم
يعني نميشه منم يك آدم معمولي باشم ؟
شايد هم بشه
ولي با اين شرايط كاري فكر نكنم فعلا بشه
انشالله كار كشاورزي و قارچم را راه مياندازم ميرم توي مزرعه و مثل كارگرها كار ميكنم
و ديگه ازاد ميشم از شلوغي و توجه
ميشم رعيت (به به چه كيفي ميده )
شوخي كردم خدا جون
ما از هرچه تو بدي ممنونيم
چون تو خداي گل مني
منم بنده بي فرمان و ترمز تو
چه چپ كنيم چه راست بريم ما مخلصتيم
همينكه بمن توجه داري مولاي خوبم براي من از همه چيز مهمتره
اين حيات مادي كه چند صباحي بيش نيست
ميگذرد
و ماهم درحال گذريم